خب....سلام...
حوصله ی گشتن تو نت و پیدا کردن متن و ویرایشش و دنبال عکس بودن و این چرندیاتو نداشتم...
حتما هم فهمیدین ک دیگه خیلی کم پست میذارم...اصلا هم بهتون سر نمیزنم ( واقعا متاسفم )
اومدم ک یکم از اتفاقات این اخیر بگم و برم کپه ی مرگمو بذارم چون مث سگ خوابم میاد...
خب...
عاغا از امتحانا شرو کنم...
جونم براتون بگه ک ریدم :|
ینی دیگه از این واضح تر نمیتونستم براتون توصیف کنم...خیر سرم میخواستم امسال معدلم خیلی بالا باشه و این مزخرفات...
ی نمونش فیزیک...
سر امتحان فیزیک حالم بد شد...
نیم ساعت الی چهل و پنج دقیقه من داشتم تو دفتر ب خاطر افت فشار میلرزیدم...آخرشم بهم وقت اضافه ندادن...
ینی کل وقت من رسید ب چهل و پنج دقیقه اینا....تازه شما فک کنین همون زمانم مفید نبود چون بالاخره سر گیجه داشتم و اینا...
خلاصه راس ساعت یکی از دبیرا اومد گف برگتو بده...منم مث بز بهش نگاه کردم و برگمو گرفتم جلوش...
امروزم دبیر فیزیکمون نمره ها رو آورد...و بنده 15 شدم...خدا خیرشون نده اگه نیم ساعت دیگم بهم وقت میدادن کم کم 18 میشدم...مث خر براش خونده بودم آخه...البته امتحانشم خداییش سخت بود...بازم من نسبت ب بچه ها خوب بود نمرم...
خلاصه...
آهااااا...قضیه ی تقلبو بگم....
من و فاطی سر همه امتحانا تقلب میکنیم...اصن دست ب تقلبمون عالیه...
خلاصه این سالن اجتماعات ما پر دوربینه...من و این فاطیم چون خیلی کله خریم اصن توجه نمیکنیم ب دوربینا و باهمدیگه حرف میزنیم...
حالا امرو معاون آموزشیمون اومد ب ما دوتا گف چرا تقلب میکنین و اینا...خدا خیرش نده وسط امتحان اومد گف...اونم چ ریاضی...هیچی دیگه...
منم وایسادم مث بز بهش نگاه کردم...استرس داشتما ولی نشون ندادم...دید توجه نمیکنم رفت :|
خلاصه این نفهم اومد سر جلسه ب ما استرس وارد کرد و این شد ک امتحان ریاضیمو هم رررریدم...بابا ب چ زبونی ب اینا باید گف؟؟؟
من استرسیم...چرا وسط امتحان میان ب آدم شوک وارد میکنن آخه؟؟؟
خخخخ ولی خوشم میاد من و فاطی از رو نمیریم...
جاهایی از سالن ک دوربین اونجاها رو نمیگیره رو میدونیم...
فاطی آخرای امتحان پاشد رفت اونجا منم ب ناظممون گفتم اینجا خیلی راه میرن منم میرم اونجا...
اونم ک جدیدا خیلی باهام خوب شده گف برو عزیزم...( یکی نیس بهش بگه من همون فیروزه ایم ک ازش تعهد کتبی گرفتی ها...همونی ک بهش گفتی یک ماه تحت نظری همونی ک بهش گفتی دفعه ی بعد بخوای انقدر شیطونی کنی اخراجت میکنم...خخخخخخ)
خلاصه رفتم کنار فاطی نشستم و سه تا سوالو تقلب کردیم...حالا مراقبم چفتم بود ولی پایه بود خدایی...عاشقتم گنجعلی...خخخخ
هیچی دیگه همین...
آهان راستی الکساهم فیلتر شده...دارم از بیکاری میپکم...
هههههمممم....
همین دیگه....خوش باشین