دیـــــدی که فــــــرق داره فکـــــر تـــــو با مـــا
هـــــHEHـــــہ
زیبا هوراااااااااااااااااااااااااااا
اوه چه دل پری
بازم میخوام همین اول من بگم سلام
چونکه همیــــــــنه اول و آخر هر کلام
وقتــــــــــــی آدم دردی داره توسینه
نباید تبــــــــــدیل بشه سریع به کینه
چونکه مشــکلات زندگی دیگه همینه
خیانت پـــــــــاک میشه فقط با انتقام
نه این درست نیست هست فکر خام
میخوام واســــــتون بگم حالا یه قصه
شاید فکر کنــــــی این فقط یه حسه
ولی پیـــــــش اومده از این تو جامعه
میشه اســــــمشو بزاریم یه فاجعه
این ها هســـــــــت افکاری تو نفرت
که چجور طرفـــو کشید اخر به خفت :
شاید الان واســــــش آماده هستم
یکی بیاد خنـــــــــجرو بده به دستم
تا که بگم شیشه عمرشو شکستم
باید بکشــــــــــمش اونو ناز شصتم
انتقام بگیــــــــــرم و بزنم به دستم
زجر میــــــــدمت من تا زنده هستم
حالا گرفتـــــــــم خنجرو من تو مشتم
کوتاهی نـــــــکردم زدم یارو رو کشتم
خالی شد هر چی بارغم بود رو پشتم
یکی میــــخواد بیاد بزنه به من دستبند
کسی جرات نداره دست بزنه به دستم
هنوز تنم داغــــه و نمیفهمم چی شده
شلوغ پلوغه معلوم نیست کی به کی شده
ولی پشیـــمونی داره حالا این اشتباه
حالا وقتشــــــــه دنیا بگیره ازم انتقام
کاش بشه یه روز جواب بدی نیکی باشه
جای انتقام شـــــکر و خوش بینی باشه
این باشـــــــه دیگه حالا فکر هر ایرونی
تا که خودمـــــــــونو نکشیم به ویرونی
حالا وقتشه که عکست قاب بشه
تا که مردنت روی لب ها باب بشه
به هیچ کس اعتماد نکن!
از اعتماد به آدما بترس و امیدوارم هیچوقت
از اعتمادی که آدما کرده ی شرمسارنباشی
قشنگ بود لایک ;)